سمیرامیس

تعریف

Joshua J. Mark
توسط ، ترجمه شده توسط Nathalie Choubineh
منتشر شده در 18 August 2014
translations icon
در زبان های دیگر موجود است: انگلیسی, فرانسوی, پرتغالي, اسپانيايي
Semiramis (by Mark Carroll Photography, Copyright)
سمیرامیس
Mark Carroll Photography (Copyright)

سَمّو-رامَت (یا شَمّو-رَمَت یا شَمیرام)، معروف به سمیرامیس، ملکه و نایب سلطنت امپراتوری آشور (فرمانروایی 811 تا 806 پیش از میلاد) بود که تا رسیدن پسرش، اَدَد نیرانی سوم، به بزرگسالی از جانب او حکومت را در دست داشت. سمیرامیس به نام‌های شَمّورامَت یا سَمّورامات نیز شناخته می‌شود. او همسر شَمشی-اَدَد پنجم (فرمانروایی 823 تا 811 پیش از میلاد) بود که پس از درگذشت او به نیابت از فرزند کم سن و سال خود حکومت را به دست گرفت و وقتی اَدَد نیرانی سوم به سن لازم رسید، قدرت را به او منتقل کرد.

گوِندولین لیک، پژوهشگر میان‌رودان باستان، دربارۀ سمیرامیس می‌نویسد که، «این زن در زمان حیات خود و پس از آن به شهرت و قدرتی حیرت‌انگیز رسید. بنا بر منابع آن روزگار، نفوذ او در دربار آشور بسیار چشم‌گیر بود» (155). دلیل موفقیت سمیرامیس در حفظ تاج و تخت پس از درگذشت همسرش هم شاید همین بوده باشد. زنان در امپراتوری آشور حق تصدیِ هیچ منصب قدرتی را نداشتند، و فرمانروایی کردن یک زن به هیچ روی نمی‌توانست قابل تصور باشد، مگر این که آن زن از قدرت کافی برای در اختیار گرفتن و حفظ چنین جایگاهی برخوردار می‌بود.

زنان در امپراتوری آشور حق تصدیِ هیچ منصب قدرتی را نداشتند؛ سمیرامیس بی‌تردید از قدرت کافی برای در اختیار گرفتن و حفظ چنین جایگاهی برخوردار بوده است.

از سوی دیگر، محدودیت‌هایی که بر زنان آشوری اعمال می‌شدند مانع بزرگی در راه واکاوی فرمانروایی شمّو-رامَت ایجاد می‌کنند: اطلاع‌های موجود دربارۀ اقدام‌های احتمالی او و این که چگونه و تا چه حد توانسته بوده آنها را عملی کند بسیار ناچیز است، طوری که برخی پژوهشگران او را «بانوی آشوری بی نام و نشان سدۀ هشتم پیش از میلاد» لقب داده‌اند، چون «تنها چیزی که به یقین درباره‌اش می‌دانیم نام او است که در یک کهن‌نوشت به عنوان بانوی قصر ذکر شده است» (rbedrosian.com, 2). با این حال می‌توان احتمال داد که جایگاه او بالاتر از این بوده و هرچند شواهد نوشتاری چندانی از دوران فرمانروایی او به جا نمانده، در این حد می‌توان گفت که کهن‌نوشت یادشده او را همتای فرمانروایان پیشین و نگاهدار مملکت پس از درگذشت شوهرش معرفی کرده است.

تبارشناسی سمیرامیس

شمشی-اَدَد پنجم پسر شلمنصر سوم و نوۀ آشوربانی‌پال دوم بود. موفقیت این پادشاهان در فرمانروایی و نیز دستاوردهای نظامی آنها پشتوانه‌ای از قدرت و ثبات برای شمشی-اَدَد پنجم فراهم آورد که در دوران خود او نیز ادامه یافت. تنها مشکل عمده‌ای که او ناگزیر از دست و پنجه نرم کردن با آن شد، شورش برادر بزرگش بود. آشور-دَنین-پال، پسر بزرگ شلمنصر سوم، از قرار معلوم حوصله نداشت برای رسیدن به تاج و تخت منتظر نوبت خود بماند و در سال 826 پیش از میلاد بر ضد پدر شورش کرد. شمشی-اَدَد پنجم در این جریان جانب پدر را گرفت و شورش را درهم کوبید، اما این کار شش سال تمام زمان برد. به همین خاطر، وقتی آشور-دَنین-پال سرانجام شکست خورد، بخش بزرگی از منابع مالی و نظامی شمشی-اَدَد پنجم نیز از دست رفته بود، و امپراتوری آشور در موضعی ضعیف‌تر و آسیب‌پذیرتر از آن که باید قرار داشت.

فرمانروایی سمیرامیس

در همین زمان است که سَمّو-رامَت در نوشته‌های تاریخی ظاهر می‌شود. تاریخ ازدواج او با پادشاه معلوم نیست، ولی می‌دانیم که او پس از مرگ شوهر تاج و تخت را در اختیار گرفت و توانست ثبات و آرامش از دست رفته را به سرزمین خود برگرداند. البته این فرضی است که تاریخ‌دانان مطرح می‌کنند، و دلیلی که می‌آورند این است که چون دولت آشور در آن زمان رو به مستعجل شدن می‌رفت، موفقیت یک زن در فرمانروایی به عنوان امری بی‌سابقه خیلی بیشتر از موفقیت یک پادشاه شگفتی‌آفرین جلوه می‌کرد. این جلوه را در ستون هِرمی (اُبلیسک)ی که به دستور سَمّو-رامَت برای او در میدانگاهی در شهر آشور برپا کردند، می‌توان دید. روی این ستون هرمی نوشته‌اند:

سنگ یادبود سَمّورامَت، شهبانوی شَمشی-اَدَد، پادشاه جهان، پادشاه آشور، مادر اَدَد نیراری، پادشاه جهان، پادشاه آشور، عروس شَلمَنصر، پادشاه چهار گوشۀ عالم.

هرچند دربارۀ اقدام‌هایی که سَمّو-رامَت در دوران فرمانروایی انجام داد داده‌های دست اولی موجود نیست، اما به نظر می‌رسد چندین برنامۀ ساخت و ساز به دستور او آغاز شده باشد، و دور از احتمال نیست که لشگرکشی‌های زمان او نیز به فرماندهی شخص او در صدر سپاه صورت گرفته باشد. به نظر استیوِن بِرت‌من تاریخ‌دان، سَمّو-رامَت پیش از درگذشت شمشی-اَدَد پنجم «با ظاهر شدن در کنار همسرش در دست کم یک لشگرکشی نخستین گام هنجارشکنانه را برداشت، از این روست که نامش در کهن‌نوشت‌های دربار آشور جایگاهی برجسته پیدا کرده است» (102). بدین ترتیب، منطقی به نظر می‌رسد که او پس از درگذشت همسر همچنان در مقام فرماندۀ نظامی عمل کرده باشد، هرچند این فرضیه نیز، مثل بسیاری گمانه‌زنی‌های دیگر درمورد فرمانروایی او، هنوز جای پرسش‌ دارد.

با این همه می‌توان گفت که اقدام‌های او هرچه بودند مایۀ استواری مملکتی شدند که به تازگی یک جنگ داخلی را از سر گذرانده بود، و بنابراین برای پسرش قلمروی پهناور به جا گذاشتند که امنیت بر مرزهای آن حاکم بود. گفته‌اند که سَمّو-رامَت مادها را شکست داد و سرزمین آنها را به امپراتوری آشور ضمیمه کرد، و احتمال می‌رود که سرزمین ارمنی‌ها را نیز گشوده باشد. اگر قول هرودُت را بپذیریم، او دیواره‌های کرانۀ رود فرات در بابل را بنا کرد که تا صدها سال بعد، در زمان هرودُت، نیز همچنان معروف بودند. اما از این نقطه به بعد، سایر اقدام‌های او در سال‌های پس از فرمانروایی‌اش با افسانه‌های گوناگون درمی‌آمیزند. سوزان وایز باوئِر تاریخ‌دان در این رابطه می‌نویسد:

شاهزاده خانم بابلی، سَمّو-رامَت، به قلب قدرت راه پیدا کرد. زنی بر تخت امپراتوری آشور: چنین چیزی هرگز رخ نداده بود، و سَمّو-رامَت این را می‌دانست. سنگ یادبودی که او برای خود بنا نهاد گویی با هزار زحمت می‌خواهد او را به همۀ پادشاهان آشوری ممکن مرتبط سازد. او نه تنها شهبانوی شمشی-اَدَد و مادر اَدَد نیراری بلکه «عروس شلمنصر، پادشاه چهار گوشۀ عالم» نامیده شده است. به قدرت رسیدن سَمّو-رامَت چنان حیرت‌آور بوده که پژواک آن تا دورترین خاطرۀ تاریخی مردمی که تازه وارد صحنه می‌شدند نیز می‌رسیده است. یونانیان او را به خاطر داشتند و به همین دلیل نام او را به صورت یونانی «سمیرامیس» درآوردند. کتِسیاس یونانی در تاریخ‌نوشتۀ خود می‌گوید که او دختر یک ماهی-ایزدبانو (پری دریایی) بوده، کبوتران بزرگش کردند، و بعد با پادشاه آشور ازدواج کرد و صاحب پسری به نام نینیاس شد. سمیرامیس پس از مرگ شوهر با حیله‌گری تاج و تخت او را تصاحب کرد. در این قصۀ باستانی نام اَدَد نیراری به صورت «نینیاس» ثبت شده. البته این تنها قصه‌ای نیست که به قدرت رسیدن سَمّو-رامَت را ناجوانمردانه معرفی می‌کند. تاریخ‌نویس یونانی دیگر، دیودُروس اهل سیسیلی، شاید زیر تأثیر کتِسیاس، می‌گوید که سمیرامیس شوهرش را مجاب کرد قدرت را فقط به مدت پنج روز به او بسپارد، و ببیند که او چقدر خوب از عهدۀ مملکت‌داری برمی‌آید. وقتی شوهر موافقت می‌کند، سمیرامیس دستور اعدام او را می‌دهد و قدرت را برای همیشه به چنگ می‌آورد. (349)

افسانه‌های مربوط به سمیرامیس و ازدواجش با نینیاس (که نام او را نینوس هم نوشته‌اند) منبع الهام قصه‌های فراوانی دربارۀ او و دوران فرمانروایی‌اش شد. در کتاب خطی قرون وسطایی گِستا تره‌وِ‌رُروم (Gesta Treverorum = اعمال تره‌وِری‌ها (تریِری‌ها)؛ سدۀ دوازدهم میلادی)، مجموعه‌ای از رویدادها و افسانه‌ها و نوشته‌های عالِمان سرزمین ژرمن‌نشین تره‌وِر یا تریِر در آلمان امروز، دامنۀ قدرت و نفوذ سمیرامیس حتا به سرزمین باستانی گِرمانیا (ژِرمانیا) نیز سرایت داده می‌شود. بنا بر داستانی در این کتاب، نینیاس از همسر پیشین خود به نام ترِه‌بِتا (Trebeta) پسری داشت. سمیرامیس چشم دیدن این ناپسری را نداشت و او را تهدیدی برای خود می‌دید. بنابراین پس از مرگ نینوس، این پسر را به تبعید فرستاد، یا خود او از ترس جان همراه گروهی از یاران خود آشور را ترک گفت و پس از سفرهای بسیار در گِرمانیا ساکن شد و شهر تریِر را بنیان گذاشت، که بعدها به یکی از بزرگ‌ترین شهرهای امپراتوری رُم تبدیل شد.

دیگر منابع باستانی، مثل تاریخ‌نوشت‌های دیودُروس سیکولوس (دیودُروس اهل سیسیلی)، نیز احتمالن ترکیبی از نوشته‌های قدیمی‌تر دربارۀ فرمانروایی سَمّو-رامَت با افسانه‌ها و اسطوره‌های مربوط به ایزدبانو آستارته (عشتاروت فنیقی) یا ایشتار/اینانّای بابِلی را در خود جا داده‌اند، طوری که شهبانوی تاریخی آشور به مرور زمان به سمیرامیس، ملکۀ افسانه‌یی و نیمه‌ایزدی بابل، تبدیل شده است. با این حال، این نظریه دور از جدل نمانده، و تاریخ‌دانانی هم هستند که ادعا می‌کنند سَمّو-رامَت هیچ ارتباطی با سمیرامیس که صدها سال دیرتر می‌زیسته ندارد؛ حتا برخی بر این عقیده هستند که سَمّو-رامَت هرگز در مقام نایب سلطنت فرمانروایی نکرده است.

وُلفرام فُن زُدِن، یکی از تاریخ‌دانانی که می‌تواند نوع‌نمون این عده باشد، می‌نویسد: «این موضوع که سَمّو-رامَت، سمیرامیس ادبیات یونانی، مدتی پس از سال 810 پیش از میلاد به طور موقت حکومت را در دست داشته، به هر حال، قابل اثبات نیست» (67). هرچند فُن زُدِن تنها کسی نیست که چنین نظری دارد، اما بسیاری تاریخ‌دانان دیگر، مثل باوئِر، به همین اندازه ابراز یقین می‌کنند که سَمّو-رامَت نه تنها بر امپراتوری آشور حکمرانی کرده بلکه همان شخصیتی است که منبع الهام افسانه‌ها و اسطوره‌های مربوط به سمیرامیس بوده است.

Queen Semiramis with Servants
ملکه سمیرامیس به همراه خدمتکاران
Unknown (Public Domain)

سمیرامیس در ادبیات

با این حساب، سَمّو-رامَت یکی از جدل‌انگیزترین چهره‌های تاریخ باستان است، و بحث و جدل‌های راجع به او از سدۀ نوزدهم میلادی که عالِمی مسیحی به نام آلکساندر هیسلاپ در کتاب خود، دو بابِل (The Two Babylons؛ که پس از نخستین انتشار در 1853 میلادی ویراست مردم‌پسندتری از آن در 1858 میلادی منتشر شد)، سمیرامیس را با روسپی بابِلی کتاب مکاشفه، باب 17، یکی دانست، بیش از پیش بالا گرفتند. تردیدی نیست که دو بابِل کتابی است تبلیغی که در ستیز با کلیسای کاتولیک نوشته شده و هیچ ادعایی درمورد صحت تاریخی یا انجیلی محتوای خود ندارد، اما هنوز نوشته‌های مسیحی اعتراضی (پروتستانی)ای هستند که این کتاب را مرجع قرار می‌دهند و از این راه موجب تداوم حضور آن در بحث بر سر سمیرامیس می‌شوند.

بنا بر ادعای این کتاب، به عنوان دو نمونه از نادرستی محتوای دینی آن، سمیرامیس همسر نمرود بوده، درحالی‌که باب 10 سِفر پیدایش در صحبت دربارۀ نمرود نامی از او نمی‌برد، و ادعای معروف‌ترش این است که سمیرامیس همان «روسپی بابل» بوده، هرچند نام این شخصیت در هیچ کجای انجیل نیامده است. تحریف‌های تاریخی این کتاب بیش از آن است که در شرح حاضر بگنجد. اما با وجود این، کتاب همچنان تأثیری عمیق روی برخی خوانندگان و شناخت آنان از تاریخ باستان به طور کلی و از سمیرامیس به طور خاص اعمال می‌کند.

این پرسش که آیا سَمّو-رامَت به واقع الگوی شخصیت افسانه‌یی سمیرامیس قرار گرفته یا نه همچنان برای تاریخ‌دانان امروز بحث‌انگیز است، چون آنان هنوز برای سنجش صحت و سقم این مسئله ناگزیر باید به همان کهن‌نوشت‌های باستانی انگشت‌شماری که در دست است متوسل شوند، پس احتمال نمی‌رود که این بحث به این سادگی‌ها به سرانجامی برسد. اما اگر فقط به همین واقعیت استناد کنیم که سَمّو-رامَت توانسته بوده سنگ یادبودی در شهر شکوهمند آشور برای خود بنا کند، می‌توان تصور کرد که او ملکه‌ای بسیار پرنفوذ و بسیار قدرتمند بوده که نسل‌های آینده از او به نام سمیرامیس یاد می‌کردند.

حذف آگهی ها
آگهی ها

دربارۀ مترجم

Nathalie Choubineh
ناتالی چوبینه مترجم و پژوهشگر مستقل رقص در جهان باستان با گرایش یونان و خاور نزدیک باستان است. او آثاری در زمینۀ رقص باستان، قوم‌موسیقی‌شناسی، و ادبیات منتشر کرده، و عاشق یادگیری و انتقال آموخته‌ها است.

دربارۀ نویسنده

Joshua J. Mark
جاشوا ج. مارک از بنیانگذاران «دانشنامۀ تاریخ جهان» و مدیر بخش محتوای سایت است. او استاد سابق «کالج مِریست» (نیویورک) بوده و در آنجا تاریخ، فلسفه، ادبیات، و نویسندگی تدریس کرده است. جاشوا سفرهای زیادی رفته و مدتی در یونان و آلمان زندگی کرده است.

ارجاع به این مطلب

منبع نویسی به سبک اِی پی اِی

Mark, J. J. (2014, August 18). سمیرامیس [Semiramis]. (N. Choubineh, مترجم). World History Encyclopedia. برگرفته از https://www.worldhistory.org/trans/fa/1-13169/

منبع نویسی به سبک شیکاگ

Mark, Joshua J.. "سمیرامیس." ترجمه شده توسط Nathalie Choubineh. World History Encyclopedia. تاریخ آخرین تغیی August 18, 2014. https://www.worldhistory.org/trans/fa/1-13169/.

منبع نویسی به سبک اِم اِل اِی

Mark, Joshua J.. "سمیرامیس." ترجمه شده توسط Nathalie Choubineh. World History Encyclopedia. World History Encyclopedia, 18 Aug 2014. پایگاه اینترنتی. 29 Apr 2024.