کتیبه بیستون

تعریف

Joshua J. Mark
مترجم
منتشر شده در
پرینت مقاله PDF
The Behistun Inscription (by dynamosquito, CC BY-SA)
کتیبه بیستون
dynamosquito (CC BY-SA)

کتیبه بیستون یک نقش برجسته به همراه متنی است که در ارتفاع 100 متری (330 فوتی) یک صخره در استان کرمانشاه، غرب ایران حک شده است. این اثر داستان پیروزی داریوش اول (بزرگ، سلطنت522-486 قبل از میلاد) بر ساتراپ‌های شورشی خود را روایت می‌کند، زمانی که در سال 522 پیش از میلاد بر تخت امپراتوری هخامنشی (تقریباً 550-330 قبل از میلاد) نشست.

این نقش برجسته همراه با متنی به سه زبان - فارسی باستان، ایلامی و اکدی - است که شامل خودزندگی‌نامه داریوش اول، حق حاکمیت او به واسطه لطف ایزدی، و پیروزی او بر کسانی است که با به قدرت رسیدن او مخالفت کردند. این اثر در مقطعی پس از سرکوب شورش‌ها (حدود 520 قبل از میلاد) سفارش داده شد، اما زمان دقیق تکمیل آن نامعلوم است.

این نقش برجسته ابعادی برابر با 82 فوت (25 متر) طول و 49 فوت (15 متر) ارتفاع دارد و متن آن در ستون‌هایی بالای صحنه‌ای نوشته شده است که در آن داریوش اول، همراه با دو محافظ، بر بدن پادشاهی که سرنگون کرده است پا گذاشته و در مقابل صفی از نه زندانی (ساتراپ‌های اصلی که علیه او شورش کرده بودند) قرار دارد که دست و پایشان بسته شده و با طناب هدایت می‌شوند. تصویر داریوش اول به نظر می‌رسد که به سمت بالای نقش «فروهر»، نماد الهی ایرانیان (نمایانگر یک مرد سلطنتی نشسته روی صفحه بالدار)، نگاه می‌کند که در این مورد، نشان‌دهنده خدای بزرگ، اهورا مزدا، است.

کتیبه بیستون وسیله‌ای شد که محققان توانستند زبان‌های خاور نزدیک را ترجمه کنند.

این نقش برجسته به طور کلی الهام گرفته شده از یک نقش برجسته بسیار قدیمی‌تر و مشابه در همان منطقه (که هنوز پابرجاست) تلقی می‌شود، یعنی نقش برجسته سرپل ذهاب (که به نام نقش برجسته آنوبانی‌نی نیز شناخته می‌شود). این اثر، شاه آنوبانی‌نی از پادشاهی لولوبی (حکومت حدود 2300 قبل از میلاد) را در حالت مشابهی به تصویر می‌کشد، در حالی که دشمنان خود را شکست داده و به خدایانش، به ویژه الهه جنگ، ایشتار، سپاسگزاری می‌کند.

این نقش برجسته اولین بار در قرن هجدهم میلادی توسط اروپاییان مورد توجه قرار گرفت و در سال‌های 1835 و 1843 میلادی توسط محقق سِر هنری سی. راولینسون (1810-1895 میلادی) به‌طور مشهور نسخه‌برداری شد. نسخه راولینسون از سه متن خط میخی این امکان را برای او و دیگر دانشمندان برجسته آن زمان فراهم کرد تا آن‌ها را رمزگشایی کنند، زیرا پس از فهم خط میخی فارسی باستان، خطوط میخی ایلامیان و اکدیان نیز قابل فهم شدند. بدین ترتیب، کتیبه بیستون به ابزاری تبدیل شد که دانشمندان از طریق آن توانستند زبان‌های خاور نزدیک را ترجمه کنند. این نقش برجسته همچنان قابل مشاهده است و در سال 2006 میلادی به عنوان میراث جهانی یونسکو ثبت شد.

ظهور داریوش بزرگ

کوروش دوم (بزرگ، حدود ۵۵۰-۵۳۰ قبل از میلاد) امپراتوری هخامنشی را بنیان‌گذاری کرد و پس از مرگ او، پسرش کمبوجیه دوم (۵۳۰-۵۲۲ قبل از میلاد) جانشینش شد. کمبوجیه دوم برای فتح مصر لشکرکشی کرد و در حالی که در آنجا بود، فردی دیگر (که گفته می‌شود برادرش بردیا، معروف به اسمردیس بود) تاج‌وتخت را غصب کرد و خود را شاه خواند. اما این غاصب در واقع بردیا نبود، زیرا کمبوجیه پیش از عزیمت به مصر، بردیا را به قتل رسانده بود تا از وقوع چنین وضعیتی جلوگیری کند. شاه جدید در واقع فردی شبیه بردیا به نام گئومات (۵۲۲ قبل از میلاد) بود که یکی از مغان (طبقه روحانی دربار) محسوب می‌شد.

کمبوجیه دوم در حال بازگشت از مصر برای رسیدگی به این مشکل بود که درگذشت، ظاهراً بر اثر جراحتی که خود ایجاد کرده بود. در این میان، داریوش یکم، پسرعموی دور کمبوجیه دوم که در همراهی با او بود، با کمک چند هم‌دست، گئومات غاصب را ترور کرد و خود را شاه اعلام نمود. از آنجا که داریوش خویشاوند کمبوجیه بود، ادعای مشروعیت کرد زیرا غاصب عضوی از خانواده سلطنتی نبود. مشروعیت او با پیروزی بر دشمنانش ثابت شد و نشان داد که خدای متعال، اهورامزدا، در کنار اوست و اعمال او را تأیید می‌کند.

Darius Trampling Gaumata
داریوش در حال لگدمال کردن گئوماتا
Patrick C. (dynamomosquito) (CC BY-SA)

این روایت از سوی خود داریوش اول در کتیبه بیستون آمده است، اما حقیقت آن مورد بحث بسیاری از پژوهشگران امروزی قرار گرفته است. برخی معتقدند که «غاصب» در واقع بردیا/اسمردیس، برادر کوچک‌تر کمبوجیه دوم بود که یا در غیاب برادرش بدون اجازه سلطنت را تصاحب کرد، یا اینکه از سوی او به حکمرانی منصوب شد ولی از حدود اختیاراتش فراتر رفت. به نظر می‌رسد که ساتراپ‌ها (والی‌های ایالت‌های امپراتوری) حکومت بردیا را مشروع دانسته بودند، در حالی که پس از ترور او توسط داریوش یکم، دست‌کم ۱۹ استان شورش کردند. داستان کشته شدن بردیا توسط کمبوجیه پیش از سفر به مصر، تنها از سوی داریوش یکم نقل شده است و او به این روایت نیاز داشت تا مشروعیت خود را تثبیت کند: او ادعا می‌کند که پادشاه قانونی را نکشته بلکه یک متقلب و غاصب را از بین برده است.

متن کتیبه بیستون

همانطور که اشاره شد، متن این نقش برجسته به سه زبان روی صخره حکاکی شده است. کتیبه فارسی باستان شامل ۴۱۴ سطر در پنج ستون؛ عیلامی شامل ۵۹۳ سطر در هشت ستون؛ و اکدی شامل ۱۱۲ سطر است. متن زیر ترجمه ستون اول متن فارسی باستان توسط هربرت کوشینگ تولمن از دانشگاه وندربیلت، ایالات متحده آمریکا، از سال ۱۹۰۸ میلادی است. ستون‌های دیگر پس از ستون اول خلاصه شده‌اند، اما متن کامل، که به صورت آنلاین توسط بروس جی. باترفیلد ارائه شده است، در کتابشناسی پس از این مقاله آمده است.

ستون اول

[۱.۱] من داریوش هستم، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه پارس، فرمانروای سرزمین‌ها پسر ویشتاسپ و نوه آرشام هخامنشی.

[۱.۲] داریوش شاه گوید: پدر من ویشتاسب بود، پدر ویشتاسب آرشام بود، پدر آرشام آریارمنه بود، پدر آریارمنه چیش پیش و پدر چیش پیش هخامنش بود.

[۱.۳] داریوش شاه گوید: بدین سان ما هخامنشی خوانده می‌شویم [که] از دیرگاهان اصیل هستیم. از دیرگاهان خاندان ما شاه بودند.

[۱.۴] داریوش شاه گوید: ۸ [تن] از نیاکان من شاه بودند. من نهمین آنها [هستم] ما ۹ [تن] پشت اندر پشت (در دو شاخه) شاه هستیم.

[۱.۵] داریوش شاه گوید: به خواست اهورامزدا من شاه هستم. اهورا مزدا شاهی را به من عطا نمود.

[۱.۶] داریوش شاه گوید: اینها سرزمین‌هایی [است] که از آن من شدند، همانا به خواست اهورامزدا من شاه آن‌ها شدم. پارسا(پارس)، اوجا(ایلام)، بابیروش (بابل)، آثورا (آشور)، ارَبیا (عربستان هخامنشی)، مودرایا (مصر)، درایا (فینیقی‌ها)، اسپاردا (سارد و لیدی)، یونا (ایونیه)، مادا (ماد)، آرمینا (ارمنستان هخامنشی)، کاتپادوکا (کاپادوکیه)، پرثوا (پارت)، زرَکا (زرنگ سیستان)، هریَوه (هرات)، باختریش (باختر (ساتراپی))، سوگودا (سغد)، گدارا (کندهار)، سکا (سکاها، مردمان میان دریاچه خوارزم و دریای کاسپین)، ثتا گوش (دره رود هیرمند)، هرَوَتیش (رخج)، مکا (عمان) روی هم رفته ۲۳ سرزمین.

[۱.۷] داریوش شاه گوید: این [است] سرزمین‌هایی که از آن من شدند. به لطف اهورامزدا بندگان من بودند. به من خدمت نمودند و آنچه از طرف من به آن‌ها گفته شد، چه شب، چه روز همان را انجام دادند.

[۱.۸] داریوش شاه گوید: در این سرزمین‌ها فردی که موافق بود او را پاداش نیکو دادم و آنکه مخالف بود او را سخت مجازات کردم. به خواست اهورا مزدا این سرزمین‌هایی [است] که بر قانون من احترام گذاشتند. همانا آن طوری که به آن‌ها از طرف من گفته شد همان‌طور کرده شد.

[۱.۹] داریوش شاه گوید: اهورامزدا این شاهنشاهی به من عطا نمود او مرا یاری کرد تا این شاهی بدست آورم. پس به لطف اهورامزدا من این شاهی را دارم.

[۱.۱۰] داریوش شاه گوید: این [است] آنچه به وسیله من انجام شد پس از اینکه شاه شدم. کمبوجیه پسر کوروش از[خاندان] ما بود او در آن زمان شاه بود. کمبوجیه برادری داشت به نام بردیا، مادر بردیا مادر کمبوجیه نیز بود[پس آنها برادر تنی بودند] پس از آنکه کمبوجیه بردیا را بکشت، مردم نفهمیدند که او کشته شده. هنگامی که کمبوجیه رهسپار مصر شد، مردم نا فرمان شدند. پس از آن دروغ در کشور بسیار شد هم در پارس، هم در ماد، و هم در سایر سرزمین‌ها.

[۱.۱۱] داریوش شاه گوید: پس از آن مردی مغ، به نام گئومات. از پ ئیشی یا وودا (پی شیاووادا) برخاست، که کوهی [است] به نام ارکدیش (ارکادری). چون از آنجا برخاست، چهاردهم ماه وی خن بود. او به مردم اینگونه دروغ گفت: که من بردیا پسر کوروش و برادر کمبوجیه هستم. پس از آن مردم همه از کمبوجیه برگشته و گوش به فرمان او شدند. هم پارسیان، هم مادیان و هم سایر مردم. در ماه گرم پد ۹ روز گذشته بود که او شاهی را برای خود گرفت. پس از آن کمبوجیه به دست خود کشته شد.

[۱.۱۲] داریوش شاه گوید: این شاهنشاهی که گئومات از کمبوجیه ستانده بود. از دیرگاهان از آن خاندان ما بود، او صاحب و شاهنشاه پارس و ماد و سایر سرزمینها شد.

[۱.۱۳] داریوش شاه گوید: نه مردی از پارسیان، نه مردی از مادیان و نه هیچ‌کس از تبار ما نبود که شاهنشاهی را از گئومات مغ پس بگیرد. مردم شدیداً از او می‌ترسیدند که مبادا کسانی که بردیا را دیده بودند[و آگاه بودند که بردیا مرده است] بکشد او بدین جهت آنها را می‌کشت که مبادا باقی مردم آگاه شوند و بشناسند که او بردیا پسر کوروش نیست. هیچ‌کس جرئت گفتن چیزی دربارهٔ گئومات مغ نداشت، تا من رسیدم. پس از آن من از اهورامزدا کمک خواستم. اهورامزدا به من لطف و یاری فرمود. پس آن هنگام که از ماه باگادیش ۱۰ روز گذشته بود، من با کمک چند نفر دیگر گئومات مغ و آن‌هایی را که دستیاران بلند مرتبه وی بودند، در دژ سیک ی ووتیش، [واقع در سرزمین نی سای، ایالت ماد] کشتم. شاهی را از او بازستاندم و به خواست اهورامزدا من شاه شدم. اهورامزدا شاهی را به من عطا فرمود.

[۱.۱۴] داریوش شاه گوید: شاهنشاهی را که از ما گرفته شده بود من آن را پس گرفتم و برپا کردم. من آن را در جایش استوار نمودم. چنان‌که پیش از این [بود]. من پرستشگاه‌هایی را که گئومات مغ ویران کرده بود بازسازی نمودم. به مردم چراگاه‌ها و دام‌ها و غلامان و خانه‌هایی را که گئومات مغ ستانده بود بازگرداندم. من مردم را در جایشان استوار نمودم، هم پارسیان، هم مادیان و هم سایر مردم. چنان‌که پیش از این [بود] آنچه را گرفته شده [بود] برگرداندم. به خواست اهورامزدا من این را کردم. من کوشیدم تا خاندانمان را در جایشان استوار نمایم چنان‌که پیش از آن بود. به خواست اهورامزدا من کوشیدم تا گئومات مغ خاندان ما را برنگیرد.

[۱.۱۵] داریوش شاه گوید: این [است] آنچه من کردم پس از آنکه شاه شدم.

[۱.۱۶] داریوش شاه گوید: چون من گئومات مغ را کشتم پسر او به نام آثرینا در خوزیا به مردم چنین گفت که من در خوزستان شاه هستم. پس از آن خوزیان نافرمان شدند. به طرف آثرینا گرویدند. او در خوزستان شاه شد؛ و مردی بابلی به نام ندئیت بئیر (نیدنیتوبل) پسر آئین ئیر در بابل برخاست. چنین مردم را بفریفت [که]: من نبوکدرچر پسر نبتون ئیت هستم. پس از آن همه مردم بابلی به طرف آن ندئیت ب ئیر گرویدند. بابلیان نافرمان شد. او شاهی را در بابل گرفت.

[۱.۱۷] داریوش شاه گوید: آن وقت من (ارتش خود را) به سوی خوزستان فرستادم؛ آترینا را که سرکرده آنان بود گرفتند و او را کشتند.

[۱.۱۸] داریوش شاه گوید: پس از آن من رهسپار بابل شدم به سوی ندئیت ب ئیر که خود را نبوکدرچر می‌خواند. سپاه ندئیت ب ئیر رود دجله را در دست داشت. آنجا ایستاد؛ آب عمیق بود[و ما یارای گذشتن از آب را نداشتیم]. پس از آن من سپاه را بر مشک‌ها قرار دادم. برخی را بر شتر سوار کردم. برای عده‌ای اسب تهیه کردم. اهورامزدا به من لطف و یاری فرمود پس به خواست اهورامزدا از دجله عبور کردیم. آنجا سپاه ندئیت بئیر را بسیار حمله کردم. از ماه اثری یادی ی، ۲۶ روز گذشته بود. ما به این ترتیب درگیر نبرد شدیم.

[۱.۱۹] داریوش شاه گوید: پس از آن من رهسپار بابل شدم. هنوز به بابل نرسیده بودم در شهری به نام زازان کنار فرات، در آنجا ندئیت بئیر که خود را نبوکدرچر می‌خواند[مجددا] با سپاهی ضد من به جنگ کردن آمد. پس از آن جنگ کردیم. اهورامزدا به من لطف و یاری فرمود. به خواست اهورامزدا من سپاه ندئیت ب ئیر را شکست دادم. بقیه سپاهیانش به آب افتادند آب آنها را برد. از ماه انامک ۶، ۲ روز گذشته بود که چنین جنگ کردیم.

ستون‌های دوم و سوم فهرستی از ساتراپ‌هایی را ادامه می‌دهند که شورش کردند و شرح می‌دهند که چگونه داریوش اول این شورش‌ها را سرکوب کرد و رهبران را کشت. ستون چهارم با تکرار روایت پیروزی داریوش اول بر گئوماتا آغاز می‌شود و سپس از خواننده می‌خواهد روایت او از وقایع را بپذیرد. تأکید می‌کند که اقداماتش و سلطنتش مطابق با خواسته‌های اهورامزدا است و به کسانی که بخواهند کتیبه او را تخریب یا نابود کنند، از خشم خدای بزرگ هشدار می‌دهد. ستون پنجم به آخرین نبرد اشاره می‌کند و با جمله‌ای در ستایش اهورامزدا پایان می‌یابد.

تفسیرها

علی‌رغم ادعاهای برخی از پژوهشگران معاصر، اینکه آیا داریوش اول در کتیبه خود حقیقت را بیان کرده یا نه، در نهایت قابل اثبات نیست. مورخ برجسته تاریخ ایران، آلبرت تن‌آیک اومستد، بدون شک ادعا می‌کند که داریوش اول در واقع غاصب بود و بردیا/اسمردیس پادشاه قانونی محسوب می‌شد، و این نظر عمدتاً مبتنی بر این واقعیت است که هیچ مدرکی از ناآرامی یا شورش در دوران حکومت بردیا وجود ندارد، در حالی که با به قدرت رسیدن داریوش اول، شورش‌های گسترده‌ای رخ داد.

بر اساس این دیدگاه، نوشته بیستون در ژانر ادبیات نارو بین‌النهرین قرار می‌گیرد که در آن یک رویداد تاریخی خاص (یا پادشاه) در داستانی با عناصر تخیلی ارائه می‌شود تا به هدف خاصی دست یابد. نه برای فریب، بلکه برای روشنگری یا توجیه رویدادها و تشویق به برخی ارزش‌های فرهنگی مرکزی (در این مورد، لطف الهی که مشروعیت یک پادشاه را تأمین می‌کند). پادشاه اکدی، سارگون اکد (حکومت ۲۳۳۴-۲۲۷۹ پیش از میلاد)، که در زمان داریوش اول به افسانه تبدیل شده بود، در قرن‌ها پیش از او از همین روش در خودزندگی‌نامه‌اش استفاده کرده بود تا خود را مردمی جلوه دهد و حمایت عمومی را جلب کند.

Persepolis Ruins
خرابه های پرسپولیس
Blondinrikard Fröberg (CC BY)

اولمستد و دیگران احتمالاً درست می‌گویند، اما این احتمال نیز وجود دارد که ساتراپ‌ها یکی پس از دیگری شورش کردند تا خود را پادشاه قانونی اعلام کنند، دقیقاً همان‌طور که داریوش اول ادعا می‌کند، خواه مردی که داریوش اول برکنار کرد «بردیای واقعی» بوده باشد یا گئوماتای غاصب. ایالت‌های تابع هر امپراتوری، از آکدیان گرفته تا امپراتوری روم، از تغییر پادشاهان برای مطالبه حقوق خود استفاده می‌کردند، خواه از طریق درخواست‌های دیپلماتیک یا شورش آشکار. یافتن مردمان تحت سلطه که خواهان آزادی هستند و تمایل خود را برای تعیین سرنوشت از طریق شورش ابراز می‌کنند، امری غیرمعمول نیست، حتی اگر با آن‌ها به خوبی رفتار شده باشد.

نوع سلطنت بردیا/گئوماتا هرگز مشخص نخواهد شد، اما داریوش اول بی‌دلیل «بزرگ» شناخته نمی‌شود. او پروژه‌های ساختمانی عظیمی (مانند مجتمع خود در تخت جمشید) را آغاز کرد، جاده‌هایی را در سراسر امپراتوری (از جمله جاده سلطنتی بزرگ از تخت جمشید به سارد) سفارش داد، سیستم پستی را اختراع کرد، ارز را با معرفی سکه‌های خود (دریک) استانداردسازی کرد، تجارت را افزایش و سازماندهی داد (با ساختن کانالی در مصر که رود نیل را به دریای سرخ متصل می‌کرد) و سیاست‌های دولتی ایرانیان پیشین را در زمینه تحمل و پذیرش ارزش‌های مذهبی و فرهنگی تمام ملت‌های تحت سلطه‌اش ادامه داد. داریوش اول از هر نظر پادشاهی تأثیرگذار بود و در نهایت، اینکه آیا او زندگی‌نامه‌اش را زیبا جلوه داده است یا نه، اهمیتی ندارد؛ او با سلطنت مثال زدنی خود ثابت کرد که حاکم مشروعی است.

کشف واهمیت

اگرچه کتیبه بیستون پیش‌تر توسط دیگر اروپایی‌ها مورد توجه قرار گرفته بود و آن‌ها نیز نسخه‌هایی از متن فارسی باستان تهیه کرده بودند، اما اولین کسی که تلاش‌های عمده‌ای برای درک این اثر انجام داد، راولینسون در سال ۱۸۳۵ میلادی بود که در ایران با نیروهای کمپانی هند شرقی بریتانیا خدمت می‌کرد. اگرچه داریوش اول در این اثر روشن می‌کند که می‌خواست مردم سخنان او را بخوانند، و اگرچه آنها را در جاده‌ای پر رفت و آمد بین بابل و هگمتانه(دو مرکز اداری اصلی امپراتوری) قرار داد، اما آنها را آنقدر در بالای صخره قرار داد که هیچ کس در جاده نمی‌توانست کتیبه‌ها را بخواند یا تصاویر را به وضوح ببیند. علاوه بر این، پس از تراشیدن نقش برجسته و تکمیل کتیبه‌ها، او دستور داد تا لبه‌ای که کارگران روی آن ایستاده بودند برداشته شود تا هیچ کس نتواند به اندازه کافی نزدیک شود تا اثر را خراب کند. با این حال، برداشتن لبه همچنین به این معنی بود که هیچ کس نمی‌تواند به اندازه کافی نزدیک شود تا آن را بخواند.

Behistun Inscription,  Column 1
کتیبه بیستون، ستون ۱
Friedrich von Spiegel (Public Domain)

برای رونویسی از کتیبه، راولینسون از کمک یک جوان محلی بهره گرفت و با همدیگر تخته‌هایی را بر روی صخره قرار دادند تا او بتواند متن فارسی باستان را یادداشت کند. سپس او مشغول ترجمه‌ی متن شد و در این مسیر، از تلاش‌های قبلی کاستن نیبور، کاوشگر آلمانی (۱۷۳۳-۱۸۱۵ میلادی)، که نخستین بار پس از بازدید خود در سال ۱۷۶۴ میلادی وجود این مکان را علنی کرد، استفاده نمود. همچنین از پژوهش‌های بعدی جورج فریدریش گروتفند (۱۷۷۵-۱۸۵۳ میلادی) که بر اساس تلاش‌های نیبور بنا شده بود، بهره برد. در سال ۱۸۴۳ میلادی، راولینسون بازگشت و توانست کتیبه‌های عیلامی و اکدی را نیز رونویسی کند. بار دیگر، با کمک یک جوان محلی و با استفاده از طناب‌هایی که او را از صخره آویزان نگه می‌داشتند، این کار را انجام داد.

سپس، با همکاری آشورشناسان برجسته‌ای همچون کشیش ادوارد هیکس (۱۷۹۲-۱۸۶۶ میلادی)، ادوین نوریس (۱۷۹۵-۱۸۷۲ میلادی)، ژولیوس اوپرت (۱۸۲۵-۱۹۰۵ میلادی) و ویلیام هنری فاکس تالبوت (۱۸۰۰-۱۸۷۷ میلادی)، کتیبه‌ها به‌طور کامل ترجمه شدند. در این فرآیند، متن فارسی باستان به‌عنوان مبنای درک دو زبان دیگر استفاده شد. کتیبه بیستون برای شرق‌شناسان و آشورشناسان همان نقشی را ایفا کرد که سنگ رزتا برای مصرشناسان در رمزگشایی زبان‌های تمدن‌های باستانی شرق نزدیک داشت. این کشف در ادامه‌ی تلاش‌های جرج اسمیت (۱۸۴۰-۱۸۷۶ میلادی) صورت گرفت که پیش‌تر خط میخی میان‌رودان را ترجمه کرده بود. مجموع این اقدامات، به‌طور گسترده‌ای به معرفی فرهنگ‌های باشکوه خاور نزدیک به دنیای مدرن کمک کرد.

حذف آگهی ها
آگهی ها

دربارۀ مترجم

Zahra Sadeghkouhestani
زهرا صادق‌کوهستانی، فارغ‌التحصیل رشته مترجمی زبان انگلیسی و علاقه‌مند به تاریخ، فرهنگ‌ها و زبان‌های گوناگون است.

دربارۀ نویسنده

Joshua J. Mark
جاشوا ج. مارک از بنیانگذاران «دانشنامۀ تاریخ جهان» و مدیر بخش محتوای سایت است. او استاد سابق «کالج مِریست» (نیویورک) بوده و در آنجا تاریخ، فلسفه، ادبیات، و نویسندگی تدریس کرده است. جاشوا سفرهای زیادی رفته و مدتی در یونان و آلمان زندگی کرده است.

ارجاع به این مطلب

منبع نویسی به سبک اِی پی اِی

Mark, J. J. (2019, November 28). کتیبه بیستون [Behistun Inscription]. (Z. Sadeghkouhestani, مترجم). World History Encyclopedia. برگرفته از https://www.worldhistory.org/trans/fa/1-18607/

منبع نویسی به روش شیکاگو

Mark, Joshua J.. "کتیبه بیستون." ترجمه از Zahra Sadeghkouhestani. World History Encyclopedia. تاریخ آخرین تغییر November 28, 2019. https://www.worldhistory.org/trans/fa/1-18607/.

منبع نویسی به روش اِم اِل اِی

Mark, Joshua J.. "کتیبه بیستون." ترجمه از Zahra Sadeghkouhestani. World History Encyclopedia. World History Encyclopedia, 28 Nov 2019, https://www.worldhistory.org/Behistun_Inscription/. پایگاه اینترنتی. 09 Jul 2025.